واکنش کیهان به نامهنگاری محمد خاتمی به گوترش
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۲۷۹۲۴
محمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات در نامهای به گوترش، دبیر کل سازمان ملل خواستار گردآمدن همه خیرخواهان، سیاستمداران و نهادهای مدنی در سطوح ملی، منطقهای و جهانی تحت عنوان «ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت» شد و نوشت: «ایران با خشونتبارترین تحریمها و محاصرههای اقتصادی روبروست» و «تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ایران پررنگتر شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه کیهان، رئیسدولت اصلاحات در مورد برجام نیز نوشته است: «برجام تجربه ارزشمندی در چارچوب رهیافت گفتوگو برای صلح بود که با مخالفت دولت جدید آمریکا روبرو شد. بر این باورم که آنچه آمریکا بر سر برجام آورد، تنها مخالفت با دولت و ملت ایران نبود، بلکه تحقیر اصل اساسی گفتوگو برای صلح بود و بازهم زور بهجای توافق و تحریم بهجای تفاهم نشست.»
خاتمی در این نامه سهصفحهای، 19 بار از واژه «جنگ» استفاده و سعی کرده است از این بابت که وی مبتکر گفتوگوی تمدنها در 20 سال پیش بوده است، با این ادعا که «طرح مکمل گفتوگوی تمدنها در پائیز ۲۰۰۱ که پیشنهاد ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت بود، درست شنیده نشد» و اکنون ایران با «خشونتبارترین تحریمها و محاصرههای اقتصادی» و «تهدیدهای نظامی آمریکا» روبروست، بار دیگر در قامت یک منجی صلحطلب ظاهر شود و دوباره از صلح و آرامش و گفتگو سخن بگوید.
آیا خاتمی گوش شنوایی دارد؟
سؤالی که مطرح میشود این است که آیا با باور خاتمی، نامه او به دبیر کل سازمان ملل متحد، در روابط بینالملل و حوزه دیپلماسی تأثیری دارد؟ صریحتر آنکه آیا رئیسجمهور اسبق که اطرافیانشان بارها از او عبور کردهاند و سرنوشتش شکست گفتمان اصلاحات و حصر و ممنوعالتصویری بوده، گوش شنوایی هم دارد؟
طرح «گفتوگوی تمدنها» که بیش از 20 سال پیش مطرح شد، همان زمان به شکست انجامید چه آنکه بعد از آن و بهویژه بعد از آغاز همکاری دولت خاتمی با آمریکا در بحث افغانستان و کنفرانس بن، بوش رئیسجمهور وقت آمریکا، جمهوری اسلامی ایران را در کنار کره شمالی و رژیم بعث عراق بهعنوان محور شرارت جهانی معرفی کرد! حالا چه شده که خاتمی در نامهای به دبیر کل سازمان ملل دوباره به گفتوگوی تمدنها اشاره کرده و از ائتلاف برای صلح سخن گفته است؟
آیا او منتظر بروندادی خارجی و تأثیری در روابط بینالمللی است؟ خیر. خود او نیز به شکست این طرح اذعان داشته و نوشته است: «ازآنپس خشونت در پی خشونت، جنگ از پس جنگ و آوارگی انسانها و فشار حکومتهای جبار چهره تاریخ را سیاهتر کرد و دیدیم که بر سر آنچه بهار عربی خوانده شد چه آمد. دوباره حکومتهای نظامی و غیر دموکراتیک سر برآوردند و جنگ و خشم و آشوب بهجای امید به آزادی و دموکراسی و پیشرفت نشست و دامنه اشغال و تجاوز گستردهتر و آتش نسلکشی شعلهورتر شد و ...». از طرفی بعد از ولی بااینحال لازم دیده که نامهای با مضمون صلح و صلحطلبی و دوری از جنگ بنویسد!
کدام تهدید نظامی؟
سؤال دیگر آنکه، خاتمی نوشته «ایران با خشونتبارترین تحریمها و محاصرههای اقتصادی روبروست» و «تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ایران پررنگتر شده است» حالآنکه اولاً) این تحریمها و تهدیدها 40 سال است که همواره مطرح بوده و هست. ثانیاً) نظام سلطه اتفاقاً بعد از سرنگونی پهپاد غولپیکر آمریکایی توسط سپاه و یا توقیف متقابل «کشتی انگلیسی» و حتی حمله حوثیها به «آرامکو» عربستان، تاکنون جرئت تهدید نظامی علیه جمهوری اسلامی را نداشته و حتی خود ترامپ و پمپئو بارها تأکید کردهاند که خواهان جنگ نیستند! ترامپ نهتنها نتوانست دست به تهدید بزند بلکه از ایران تشکر هم کرد که هواپیماهای سرنشین دار آمریکایی را نزدند! توماس فریدمن، تحلیلگر ارشد دموکرات و مشاور دولت اوباما در مصاحبهای با روزنامه ملیت ترکیه گفته بود: «آمریکا دیگر حتی بهاندازه یکبند انگشت توان مداخله نظامی در خاورمیانه ندارد؛ ما در عراق ضامن نارنجک را کشیدیم و خود را روی آن انداختیم. همه ترکشهای جنگ به ما اصابت کرد.»
چند روز قبل از سرنگونی پهپاد آمریکایی بود که ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در مصاحبه با مجله «تایم» گفته بود: «حضور ما درخاورمیانه از اول اشتباه بود. در افغانستان وقتی من آمدم 16 هزار نیرو داشتیم. الآن 9 هزار نیرو داریم. من نمیخواهم با ایران وارد رویارویی شوم. من دوست دارم از خاورمیانه خارج شویم، ما هرگز نباید در خاورمیانه حضور پیدا میکردیم.»
یا آنکه «چاک شومر»، رئیس دموکراتهای سنا در اولین ساعات اعلام خبر سرنگونی پهپاد آمریکایی تأکید کرده بود که آمریکا صرفاً به پاسخهای سنجیده به ایران فکر میکند. همچنین «ریچارد هاس» رئیسشورای روابط خارجی پیشازاین اذعان کرده بود که رئیسجمهور آمریکا هارتوپورت زیاد میکند اما نهایتاً گزینهای غیر از تحریم اقتصادی نخواهد داشت!
یا مثلاً «باربارا اسلاوین»، کارشناس ارشد امور ایران در شورای آتلانتیک بر این نکته تاکید کرده بود که چیزی به نام جنگ محدود با ایران «وجود خارجی ندارد»، این محاسبه مهمی است که آمریکا باید روزی چند بار آن را مرور کند!
بنابراین ذکر این نکته ضروری است که گزارشهای کارشناسان حوزه دفاعی و امنیتی حاکی از آن است که آمریکا در حالت بسیار شکننده و ضعیفی قرار دارد؛ از اخبار و گزارشها بهویژه طعنههای توییتری ترامپ در خصوص حادثه انفجار سکوی پرتاب ماهواره در سمنان (ادعای ضربه خرابکارانه آمریکا در تأسیسات فضای ایران) و یا حادثه آرامکوی عربستان (منتظریم ببینیم عربستان چه میگوید!) هم میشود فهمید که ترامپ تنها به قمپز درکردن بسنده کرده و اساساً جرئت و جسارت تهدید نظامی علیه جمهوری اسلامی را ندارد. پس چطور میشود که خاتمی از پررنگ شدن تهدید نظامی آمریکا علیه جمهوری اسلامی سخن میگوید؟
منبع: تابناک
کلیدواژه: ارز اربعین ۹۸ گروه عظام جعفر کاشانی بیژن قاسم زاده گذرگاه البوکمال القائم مولانا روزنامه کیهان محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات نامه گوترش دبیرکل سازمان ملل ارز اربعین ۹۸ گروه عظام جعفر کاشانی بیژن قاسم زاده گذرگاه البوکمال القائم مولانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۲۷۹۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در شرایط فعلی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان (رژیم) اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد.
به گزارش هم میهن، این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نکاتی را مطرح کرده است که میخوانید:
به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟
شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان (رژیم) اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله (رژیم) اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟
الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟
این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به (رژیم) اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟
بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت (رژیم) اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که (رژیم) اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟
منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و (رژیم) اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از (رژیم) اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.